گذر از زنبورداری سنتی به صنعتی نیازمند ملزوماتی است که اساس آن شناخت واقعیات میدانی می باشد. در زنبورداری سنتی یک زنبوردار نگهبان چند کلنی زنبورعسل است اما در زنبورداری صنعتی یک زنبوردار هم گیاه شناس است و هم آشنا به هواشناسی و تفاوت های اقلیمی. هم آشنا به استراتژی های درمانی و مدیریت آفات […]
گذر از زنبورداری سنتی به صنعتی نیازمند ملزوماتی است که اساس آن شناخت واقعیات میدانی می باشد. در زنبورداری سنتی یک زنبوردار نگهبان چند کلنی زنبورعسل است اما در زنبورداری صنعتی یک زنبوردار هم گیاه شناس است و هم آشنا به هواشناسی و تفاوت های اقلیمی. هم آشنا به استراتژی های درمانی و مدیریت آفات است و هم آشنا با اصول به گزینی. در زنبورداری نوین، زنبوردار اقتصاد می داند و براساس شرایط اقتصادی و فرهنگی تولید می کند. نهایتا اینکه خلاق است و در پی خلق روش های جدید.
از این رو تنها پرورش دهنده ای می تواند در این حوزه موفق عمل کند که آشنا با اصول کلی همه موارد ذکر شده باشد و از متخصص این حوزه ها کمک بگیرد. نگاهی به صنعت زنبورداری کشورمان نشان می دهد علیرغم اینکه به لحاظ کمی از حیث تعداد کلنی و زنبوردار جزو چند کشور پیشرو هستیم اما در حوزه میانگین عملکرد، کیفیت تولید، تنوع و مدیریت راه طولانی ای برای پیمودن داریم. تنوع گونه های گیاهی و تنوع اقلیمی کشورمان یک مزیت است که کمتر از آن بهره گرفته ایم.
آنچه طرح های پایش باید دنبال کنند این است که این طرح ها باید کلاس درس ملی باشد تا هر ساله تمامی زنبورداران کشور به زنبورداری خود براساس یک استاندارد نمره دهند و در پایان بدانیم عمده تلفات کلنی هایمان ناشی از چه مواردی بوده و برای حل آن چه راهکارهایی بکار گرفته شود.
نظرات